سلام
به عقیده ی من عشق یکی از اون کلماتیه که به شدت در بین ما آدما مظلومه .
به نظر من می رسه که عشق از وقتی بعد از ترجمه ی کلمه ی love در انگلیسی به عشق در فارسی دچار یک تغییر ماهییت در زبان فارسی شد .
اگر عشق را در ادبیات کهن ایرانی و به طور کلی شرقی - اسلامی ببینیم مفهومی به مراتب سنگین تر و عمیق تراز اونچه که یک احساس جنسی گذرا به انسان می دهد را می بینیم :
عشق اول سر کش و خونی بود
تاگریزد هر که بیرونی بود
عشق در ادبیات مادارای مفهومی است مقدس ووالا ست که هر کس حق ورود به حیطه ی آن رو ندارد .
هرچند همین عشق هم می تواند مادی باشد یا معنوی اما باز هم با مفهوم غربی (امروزی)عشق که با هر ابتذالی قابل جمعه زمین تا آسمون متفاوت است .
عبارتی رو که این سالها ی اخیر به خصوص در بعضی جمع های هنری گفته می شه و عموما اون رو یک امر مسلم می پنداریم حتما شنیدین :
(عشق مجازی انسان رو به عشق حقیقی می رسونه )
چند روز پیش توی رادیو جمله ای بالا تر از اون رو از کسی که توی اون برنامه استاد (!) لقب داده می شد شنیدم:
عشق انسان رو پاک می کنه والا می بره فلان می کنه بهمان می کنه .... حالا این عشق حقیقی باشه یا مجازی !!!!
این جمله ها رو زیاد میشنویم . جملات زیبایی هستند . اما هیچ وقت توضیح داده نمی شه که عشق واقعی یعنی چه ؟ عشق مجازی چیه ؟ و این که چه گونه عشق مجازی انسان رو به عشق حقیقی می کشونه ؟ و اصلن تا حالا در درازا ی تاریخ چند نفر از عشق مجازی به عشق حقیقی رسیدند؟
به نظرمی رسه این جور نگاه افراطی به عشق ناشی از نگاه غربی و مبتذل به عشق از طرفی و از طرفی تفسیر منابع عرفانی و معرفتی ما با این نگاه است .
خلاصه ی مراد من در این وجیزه این است که باید فرق گذاشت بین آنچه امروز عشق نامیده می شود و آنچه در ادبیات تاریخ و عرفان ما عشق مقدس شمرده می شود
عشقی که در ادبیات وعرفان ما مقدس شمرده شده همان در کم یابی است که گاهی با عبارت ( عاشقان را از سر خود حکم نیست ) وگاهی با
به تیغم گر زند دستش نگیرم
وگر تیرم زند منت پذیرم
وگاهی با
اگر با دیگرانش بود میلی
چرا جام مرا بشکست لیلی
بیان شده است . حال این کجا و عشق مبتذل امروزی؟!
اگر خواستید تواین زمینه مطالب بیشتری بنویسم تو نظرات بگید.